مصاحبه با امید

درود، درودی که چهارسال از تاریخ مصرفش گذشته! امید جان چقدر خوشحال هستم که باهات صحبت می کنم. چطوری؟

امید: من هم سلام، سلامی که چهار سال بود توی گلوم گیر کرده بود. سلام و درود به خودت
من چندین بار توی کنسرت هات دیده بودمت و گفتم که جای سی دی کنسرت هات خیلی خالیه که خوشبختانه وارد بازار شد.

متشکرم. خیلی خوشحالم که خوشتون اومده. خودت همیشه به من لطف داری و مواظب من هستی و همیشه یادم هست که می گفتی "امید جای یک نوار کنسرت خالیه". البته درسته که تاخیر داشت، اما به تأخیرش می ارزید. من دلم می خواست کنسرتی که ضبط می کنم در یک فضای عاشقانه باشه و این سالن همون چیزی بود که من سال ها منتظرش بودم! در نتیجه خوشحال هستم که این آلبوم اومد بیرون و مورد توجه خودت و همه هموطنانم قرار گرفته.

یک مقدار درباره کنسرت هات برامون بگو.
بعد از چهار سال دوری از آمریکا، زمانی که به اینجا برگشتم، کمپانی آونگ برای من یک تور سراسری در ایالات آمریکا و کانادا گذاشت و شروع اولین کنسرت من هم در سالن یونیورسال بود. تمام این کنسرت ها رو خودم به تنهایی اجرا کردم و خیلی خوشحالم که مورد استقبال مردم قرار گرفت.

مثل اینکه دربست هم فروش رفت، درسته؟

بله درسته. می تونم بگم که همچین توقعی رو هم داشتم، چون همیشه مردم به من لطف داشته اند و به طور مخصوصی از من استقبال کردند و به همین دلیل هست که با جون و دل دوستشون دارم و بهشون احترام میگذارم و سعی می کنم بهترین هایم رو بهشون هدیه بکنم.

تو قبلاً توی خاورمیانه زندگی می کردی و بعدش رفتی آمریکا. این چند سال توی خاورمیانه چطور گذشت و زندگیت چه تغییری کرد؟

درسته، من کلاً کارم رو از آمریکا شروع نکردم. اولین آلبوم من در آمریکا پخش شد اما اون موقع من در ترکیه بودم. در اونجا با آقای سلیم پور و آقای مؤمن سالار آشنا شدم که ایشون آلبوم اول من رو تنظیم کردند. واقعاً آلبومی بود که به سختی تنظیم شد چون تجربه اول من بود، ولی عجیب بود که همین آلبوم توی دنیا خیلی صدا کرد! مخصوصاً آهنگ "باران" که خیلی به دل مردم نشست.

مردم من رو همیشه به عنوان " خواننده غایب " می شناختند. حتی کسی تصویری هم از من ندیده بود! بعد از این مدت من رو به آمریکا دعوت کردند. اولین آلبوم من سال ۱۹۹۲ به بازار اومد. تا سال ۱۹۹۷ در آمریکا بودم که ماحصل اون سالها، سه آلبوم دیگه بود به نام های "هر دو عاشق" ، "حضرت عشق" و "پرسه های عاشقانه". متاسفانه با آلبوم "پرسه های عاشقانه" مشکل ویزا برای من به وجود اومد و مجبور شدم از آمریکا خارج بشم و چهار سال در اسرائیل زندگی کنم.

بسیار ناراحت بودم و فکر می کردم که همه چیز تموم شده. ولی واقعاً نمی دیدم که خداوند داره برای من در بهشتی رو باز می کنه و اون بهشت دیدن هموطنان عزیزم در اروپا بود. بعد کارم که آماده شد دوباره ویزای من درست شد و با آلبوم "پیروزی" دوباره به آمریکا برگشتم.

امید، یکی از آهنگ هایی که من خودم خیلی دوست دارم و تونستم باهاش ارتباط برقرار کنم، "تکیه گاه" هست. بعد از اینکه آلبوم کنسرتت اومد بیرون دیدم که من تنها نیستم و مردم همه این آهنگ رو دوست دارند. خودت درباره این آهنگ چه نظری داری؟

"تکیه گاه" یکی از با احساس ترین آهنگ های زندگی من هست. خودم احساس مخصوصی بهش دارم. واقعاً پشت این آهنگ، یک قصه بسیار عاشقانه ای نشسته. این آهنگ به معنای واقعی تکیه گاه کلام عشقه در آلبوم "حضرت عشق". تمام کسانی که عشق خالص دارند و همیشه به عشقشون تکیه کردند و اشک ریختند و برای اون احترام قائل بودند، همه به این آهنگ گوش کردند و دوستش دارند.

آیا باز هم کنسرت هات ادامه داره؟

در بدو ورود من به آمریکا حدود ده کنسرت در شهرهای بزرگ اجرا شد. حالا دیگه اجرای کنسرت ها روال عادی خودش رو طی می کنه. به فاصله یک ماه یا دو ماه به یک شهر جدید میرم و کنسرت رو اونجا برگزار می کنم.

توی آلبوم جدیدت صدای مردم خیلی شفاف شنیده میشه. خودت چه نظری داری؟

با سیستم های کامپیوتری پیشرفته صدای جمعیت و صحبت هاشون رو قشنگ ضبط کردیم. البته خیلی از قسمتهای کنسرت رو نشد ضبط کنیم. من صحنه های قشنگ دیگه ای داشتم، مثل یک نفر که از توی جمعیت منو صدا زد، رفتم پیش اون و ۱۵ دقیقه توی جمعیت بودم. حتی اونجا آقای مسعود امینی (شاعر) رو هم دیدم که همدیگر رو بوسیدیم و سالن خیلی تحت تاثیر قرار گرفت. چون چند سالی بود که ما با هم همکاری نمی کردیم. سالن پر از صحنه های زیبا و عاشقانه بود. البته چون تصویر این قسمت ها وجود نداشت، برای مردم خیلی سخت بود که بتونند تصویر اون سر و صدا ها رو در ذهن خودشون حک بکنند. خیلی چیزهایی رو هم به خاطر حجم سی دی توی اون نگذاشتیم.

من شنیدم که در کنسرت هایی که در آمریکا انجام دادی کارهای خیریه هم انجام دادی؟ آیا این مطلب درسته؟

بله. چند دکتر از کشورهای مختلف جهان هستند که مبلغی پول جمع می کنند و به کشور های مختلف سفر می کنند و بچه هایی که امراض قلبی دارند رو عمل می کنند. گویا دو سال قبل در افریقا بودند. امسال قرعه به نام ایران خورد. بعد به من زنگ زدند و این موضوع رو گفتند. من هم در برنامه ای که اجرا کردم مبلغ قابل توجهی جمع کردم و به این افراد هدیه دادم. بعد از اون شنیدم که خوشبخانه قلب ۲۱ بچه در ایران عمل شده که گویا تعداد زیادی از اونها هم در شهرستان بهبهان بودند و این واقعاً برای من افتخاری بود.

امید ما منتظر آهنگ های جدیدت هم هستیم!

صددرصد. من در اواخر کار این آلبوم جدید هستم.

آهنگ سازی این آلبوم رو چه کسانی انجام دادند؟

آهنگ سازانی که همیشه باهاشون همکاری داشتم.

پس وقتی آلبوم جدیدت اومد درباره اش با هم صحبت خواهیم کرد. من یادمه تو اولین خواننده ای بودی که در تاریخ برنامه های ما و بی بی سی، لطف و اعتماد کردی و آهنگ های آلبومت رو قبل از اینکه وارد بازار بشه به ما دادی.

به شما قول میدم آلبوم جدید رو هم قبل از پخش برای شما خواهم فرستاد.

اسم آلبوم جدید چیه؟

دو تا اسم در نظر دارم. یکی از اونها رو میگم. "ناامیدی هرگز". شعریه که از آقای جهان بخش پازوکی گرفتم. شعر بسیار مثبت و انرژی زاییه و هر انسان با احساسی رو به حرکت در میاره و سعی می کنه اون رو در راه مثبت سوق بده. "نا امیدی هرگز" جمله خودم بود که به استاد پازوکی گفتم برای من شعری رو بگید که به مردم بگه هیچ وقت ناامید نشین. ایشون هم یک شعر بسیار زیبایی ساخت و فکر می کنم تا این لحظه پنجاه درصد اسم آلبوم جدیدم "ناامیدی هرگز" بشه اما ممکنه در لحظات آخر اون یکی اسم رو انتخاب کنم.

**S.N**