به نام رب عشق
مطلب اول :
از دلتنگی هایم که چون شبی بی پایان است ، چه بگویم ؟ ای همیشه خوب من !
چهره نورانی ات را بر قلب کبود اقیانوس ها خواهم کشید !
ای مهربان من تمام برگهای دفتر شعرم انتظار تو را می کشند ، پس چرا از تو صدایی نمی رسد ؟
ای امید من بیا و جادوی سکوت را بشکن .....
تو را به آوای باران قسم ، با اولین طلوع خورشید بیا .....
مطلب دوم :
مورخ ۲۶ / ۶ / ۱۳۸۴
دوباره دلننمگم دلتنگ رخ ماه تو ، دلتنگ خنده هات و صحبتها ، دلتنگ نگاه سبزت کجایی
مطلب بالایی رو نوشتم ولی نخوندی ولی باز اینجا همین جا واست مینویسم .
خیلی تنهام اخه کجایی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مطلب سوم :
سلام به بهترین گل باغ زندگی من
امروز مورخ ۱۳۸۴ / ۷ / ۳ هست
قبلا واست نوشتم تو دو مطلب اولی و دومی ولی خوب نخوندی واسه همین این سومین مطلبم در همین بخش هست
امروز خیلی خوشحالم خیلی خیلی میدونی چرا ؟
فکر کنم میدونی چرا
تو این مدت خیلی نگرانت بودم گفتم خدایی نکرده واست اتفاقی نیفتاده باشه
ولی امروز خیلی خوشحالم خیلی خیلی
دوست دارم دوست دارم عزیزم
واست همیشه دعا میکنم تو هم واسه من دعا کن به دعات احتیاج دارم
به امید وصال همیشه در پناه حق باشی
به نام رب عشق
سلام به بهترین گل باغ زندگی من ، سلامی به تک امید زندگیم و به پاک ترین گل روی زمین .....
میدونی خیلی دلم واست تنگ شده واسه خنده هات ، حرفات و همه چیزهای خوبت .....
این اولین مطلبم در این جاست که بعدا علتش رو بهت میگم .........
عزیزم خیلی دوست دارم .....
خیلی دوست دارم عزیز دلم .....
این شعر هم برای تو گلم ، تو که همه زندگی منی .....
زیباترین لحظه هایم را
با تو تقسیم می کنم
و
زیباترین شعرهایم را برای تو میگویم
چشمهایت را
قصیده می کنم
و
عشقت را
دوبیتی
و
قصه دلدادگی ام را به چشمهایت
مثنوی
زیباترین شعرهایم را
برای تو می گویم
ای سپیده تر از همه شعرهایم !
دوستت دارم عزیزم