رز سفید من

گل من دوستت دارم

رز سفید من

گل من دوستت دارم

اگر دین نداری ، آزاده باش

هر چند مطلب طولانیه ، ولی لطفآ اگه وقت وحوصله دارین تا آخرش رو بخونید بعد نظر بدید ، شرمنده .

میخوام بنویسم ولی نمی تونم ، اخه چطور می تونم بنویسم ، ایا لیاقتش رو دارم ؟ ، نه هرگز من لیاقت این رو ندارم که دربارۀ جدم حتی یک کلمه هم بنویسم ، ولی نه دوست دارم بنویسم ، میخوام اونچه که تو دلم هست رو بگم ، می دونم که هرگز نمیتونم درباره جدم حسین (ع) چیزی بگم اخه اونقدر بزرگ هست که نیازی به تعریف و تمجید من و امثال من نداشته باشه ، ولی من می خوام دربارۀ خودمون بنویسم ، دربارۀ من و تو ، آره من و تو ! چرا تعجب می کنی!؟؟

هر وقت از شما سوال می کنند که چرا سینه میزنی ؟ جواب میدی برای امامم هست. بهت میگم مگه چه کار کرده ؟ جواب میدی اون دین جدش رو زنده نگه داشت. فقط همین رو می دونی و چند چیز دیگه که روحانیون میرن بالای منبر و میگن ، که توی این چند ساله تمامش تکراری شده ، نمی دونم چرا ؟ یعنی قیام عاشورا در حد همین سینه زدن و موعظه کردنه ، اگه این طوره چنین اسلامی رو من نمی خوام ،اشتباه نکنید من حزب ا... یا هر چیز دیگه ای که شما فکر می کنید نیستم من یک مسلمونم که در سال 2005 زندگی میکنم و می خوام راجع به دینم بدونم ، من دوست دارم بدونم قیام عاشورا چه تاثیری در زندگی من می تونه داشته باشه و چه راههایی رو پیش پام میذاره تا بتونم زندگی موفقی داشته باشم ، من این قیام رو میخوام ، این عاشورا رو میخوام ، چطور گاندی که گاو پرست ( نمیدونم حالا هر دینی که داشت) بود با یک جمله از آقا امام حسین(ع) از این رو به اون رو شد و راهی رو در پیش گرفت که منجر به انقلابی عظیم در هند شد ولی الان 1400 ساله که این جمله رو به من و تو و پدران و مادرانمون میگن ولی ما به راحتی از اون میگذریم و نه تنها اون رو بلکه بسیاری از گفته های پر بار ائمۀ معصومین رو بی توجهیم و به راحتی از اون میگذریم ، شاید ساده ترین اون درباره اسراف از امام رضا (ع) باشه آخه چرا یعنی عمل کردن به اونها اینقدر سخته به خدا اونهایی که در خارجند و ما اونها رو کافر میدونیم تمامی این مسائل رو رعایت میکنن اون وقت ما.....؟؟؟

آهای پسر و دختر روی سخنم به شماست ، شما که دم از حسین میزنی (حداقل در ظاهر) سوالاتی دارم :
ای دختر ، تو که اسم مسلمونی روت هست ، تویی که میگی عاشق زینبی ، عاشق سکینه ای و رقیه می خوام بدونم حضرت زینب (س) در روز عاشورا نصف موهاش رو بیرون می انداخت ، خودش رو آرایش می کرد،لباس نازک و اندامی می پوشید یا اینکه جلوی هر نامحرمی خودش رو نشون میداد ، پس چطوره که تو در روز عاشورا مانتوی کوتاه می پوشی ، چاک مانتو رو تا بالای گردنت بالا می بری ، دختر چطوره که تو یک ساعت تو آینه می ایستی و خودت رو ارایش میکنی ،
انواع و اقسام عطر و ادکلن قیمتی رو به سر و صورت خودت می مالی ، اینها رو زینب به تو یاد داده یا رقیه . یک ساعت جلوی اینه ای تا مبادا که طرفت یک وقت ایرادی از تو نگیره ، بهت بگه چرا یک جوش رو صورتت باقی مونده ، اینها رو زینب یا مادرش بی بی فاطمه زهرا (س) به تو یاد داده ، تویی که خودت رو شیعه می دونی وسنگ مسلمونی رو به سینه می زنی .
نه اشتباه نکنید
روی سخنم فقط به دخترها نیست به پسرها هم هست چون خودم پسرم ، پس شمایی که دم از حسین (ع) میزنی ، شمایی که یا ابالفضل میگی و تو هیات سینه میزنی ، تویی که اسم اعظم علی (ع) را روی بازوهات حک کردی و وقتی میری باشگاه مرتب فیگور میگیری و اون رو به رخ همه میکشی ، آیا از مسلمونی چیزی فهمیدی ، به خدای احد و واحد اگه چیزی می فهمیدی دیگه برای اسلام غمی نبود ( من نمیگم که من پاکم و فلان و بهمان ) ، می خوام بدونم حضرت اباالفضل (ع) دست هاش رو فدا کرد که تو و امثال من چه چیزی رو بفهمیم ، تو پسر تو که وقتی تو هیات سینه می زنی ، چقدرش به خاطر امام حسین (ع) هست ، آره چقدرش ! تو که وقتی هیات به جایی که پر از دختر بود رسید اونقدر خودت رو زدی که همه گفتن بابا نگاه کن بچه شیعه یعنی این ، عاشق حسینه ، ولی نمی دونستن که درونت چه عوغایی بر پاست ، به تو میگم آره به تو امام حسین(ع) شهید شد برای چی ؟ برای اینکه تو در روز عاشورا بری و با چشم هات ، نامحرم رو نگاه کنی ، بگو نگاه هم کردی آخرش چی ؟
عزیز از تو می خوام به خاطر خودت ، به خاطر امام حسین (ع) لااقل این یک روز رو واسۀ امام حسین (ع) سینه بزن ، فقط این روز رو به خاطر زینب گریه کن و فقط امروز رو به یاد علمدار کربلا باش ، اگه نمی تونی در تمام زندگیت به یاد و خاطر اون عزیزان باشی.

ببخشید من کوچکتر از اون بودم که چنین مطلبی رو به شما بگم ونصیحت کنم خودم می دونم که از همه گنه کارتر هستم ولی این حرفها تو دلم بود و دوست داشتم بگم بازم شرمنده.

راستی اگه در نگارش مشکلی هست به بزرگواری خودتون ببخشید.

و در پایان فرا رسیدن شهادت مظلومانۀ حضرت اباعبدا... الحسین ، علمدار کربلا و هفتاد و دو شهید کربلا رو به شما عزیزان تسلیت می گویم .

راستی می خواستم بگم که من قصد توهین به هیچ یک از عزیزان را نداشتم و مطمئن هستم که شما خواهرها و برادرهام انسانهای پاک و باایمانی هستید ، بلکه این برداشت شخصی من از جامعه ای هست که در اون زندگی میکنیم و بیشتر متوجه کلان شهرهاست ، چون خوشبختانه این مسائل در شهر ما کمتر وجود داره ، هر چند متاسفانه در چند سال اخیر رو به افزایش گذاشته .
نظرات 21 + ارسال نظر
حسین چهارشنبه 26 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 23:28 http://bozghaleh.blogsky.com

سلام دوست من وبلاگت باحاله برای اینکه آمار باز دیدکنندگانت زیاد شه لینکتو در وبلاگم قرار می دم تو هم لینک منو در وبلاگت قرار می دی اگه جوابت مثبته به من سر بزن و در قسمت نظرات بنویس یا علی تبادل لینک

[ بدون نام ] چهارشنبه 26 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 23:33




salam khobi

ey val khob matlabi neveshti

yani man ke mikhondam be ye sere masael barkhordm ke....rasti u seyed hasti ?





amd
mohamad

[ بدون نام ] چهارشنبه 26 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 23:33

سلام
مطلب زیبای وآموزندة بود

یاد مرحوم مداح ابا عبدالله (حجت )گرامی باد

aavaan

[ بدون نام ] چهارشنبه 26 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 23:35

سلام
چقدر قشنگ نوشتی
باور کن تحت تاثیر حرفات قرار گرفتم
آدم احساس شرم می کنه .احساس گناه
به خاطر این نصیحتت سپاسگذارم
امید وارم همیشه بتونی راهنمای خوبی واسه اطرافیانت باشی

موفق و سربلند

[ بدون نام ] چهارشنبه 26 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 23:35

سلام
چقدر قشنگ نوشتی
باور کن تحت تاثیر حرفات قرار گرفتم
آدم احساس شرم می کنه .احساس گناه
به خاطر این نصیحتت سپاسگذارم
امید وارم همیشه بتونی راهنمای خوبی واسه اطرافیانت باشی

موفق و سربلند

شاهزاده

[ بدون نام ] چهارشنبه 26 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 23:41

ببین سعیذ جان...
اول سلام میکنم و با عرض خسته نباشید
ببین...
من با حرفات مخالفم...( البته می بخشید ها ... ولی خوب هر کسی واسه خودش یه عقیده داره )
اگه بخوام یه نگاه ظاهری و احساسی به مطلبت بندازم می گم که بـــــله....خیلی خوب نوشتی و عین واقعیت
ولی سعید جون! این تقصیر پسرا و دخترای این نسل نیست!!!
این ناشی از دینمونه.....وقتی می بینی 4 تا آخوند می رن رو منبر به به بهانه ی دین هر کاری که دلشون خواست انجام می دن دیگه واقعاً باید انتظار داشته باشی یه جوونه امروزی چه دیدگاهی نسبت به دینش داشته باشه؟؟؟
وقتی می بینی تا می بینیم برنامه ی تلویزیون یه آخونده که داره در مورد اسلام و حتی قرآن و از اینجور برنامه ها حرف می زنه ، با 2 تا فحش کانال رو عوض می کنیم، باید انتظار داشته باشیم نسل فعلی با معنای دین آشنایی داشته باشن و هدف از قیام امام حسین*ع* رو متوجه بشن؟؟!!!
یا وقتی مشاهده می کنی نسل جدید چشماشونو که به دنیا باز می کنن ماهواره ، وی سی دی ، اینترنت ............ و خیـــــلی چیزای دیگه در کنار خودشون می بینن ، مثلاً باید انتظار داشته باشی بیان بشینن تلویزیون ایران رو بگیرن مباحث دینی گوش کنن که بتونن فلسفه ی نهضت عاشورا رو درک کنن!!!
نه جــــونم! از این خبرا نیست!
هر سال هم همونطور که خودت می بینی بهتر نمیشه که بدتر هم می شه....
عاشورای سال گذشته رو دیدی؟ حالا عاشورای امسال هم ببین !! ببین آیا به غیر از اینکه وضع خرابترو خرابتر شده ، تغییری کرده؟؟؟
مگه اصلاً نسل امروز یا نسل آینده می دونن اسلام رو با کدوم س بنویسن که بخوان برن سراغ دین و زندگی حسین...؟؟؟؟؟
امیدوارم که حرفات مسمر ثمر بوده باشن... ولی به نظرم توو این وضعیت حتی اگه یه ذره تلاش کنیم تا بلکه جوونامون کمی سر راه بیان، مصداق همون ضرب المثل آب در هاون کوبیدن است...
تو مطلبت رو نوشتی......در حفیقت حرف دلتو زدی و تا حدی سبک شدی..... . منم ازت تشکر می کنم و امیدوارم نوشتن اینجور مطالب بی تاثیرش نباشه.
شاد و کامروا باشی
فرشید

محسن چهارشنبه 26 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 23:42 http://rain66.blogsky.com

سلام... مطالب وبلاگت خیلی خوبه... موضوع خوبی هم داری دنبال میکنی... به منم سر بزن ... موفق وسبز باشی

[ بدون نام ] چهارشنبه 26 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 23:43

سلام
مطلب خیلی جالب و تکان دهنده ای بود
من که تا اخرش رو خوندم
مرسی
خدا رحمت کنه حجت رو دیگه امسال بین ما نیست که بخونه
ماهم باید نهایت سعی و تلاشمون رو بکنیم که بتونیم خالصانه عذا داری کنیم
امیدوارم که بتونیم
rm347

[ بدون نام ] چهارشنبه 26 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 23:43

قسم می خورم که نوشته هات خیلی در من تاثیر داشت.
یه جورای تمام وجودم آتیش گرفت.
هر چند من اونجوری که شما در مورد دختر خانوما صحبت کردین نیستم.
اما هر کسی گناهانی می کنه که اگه دلش پاک باشه یه جرقه کافیه و....

من هم یه بار گفتم که اسلامی رو که فقط بهم به ارث رسیده نمی خوام.
می خوام بدونم اسلام چیه.واسه چی من باید خدا رو عبادت کنم.
می خوام اسلام حقیقی رو یکی واسم بگه.
می دونم کسی اگه بتونه بگه واسم.به نظرم که خیلی زیباست.
مدتی همش تو این افکار بودم.به خدا از هر کسی که می پرسیدم نمی تونست بهم جواب بده.
می پرسیدم خدایی که دعای منو مستجاب نمی کنه چرا باید بپرستمش.
هر کسی یه جواب سر بالا می داد .یکی می گفت چون میری تو جهنم.
بهش میگم پس اسلام یعنی زور؟عشقی که تو اسلام همیشه ازش یاد می کنن چی میشه؟
و ساکت می موند.
یکی نبود بهم بگه خدایی که بهمون نعمت داده حق هم داره ازمون پس بگیره.
یکی نبود بهم بگه اسلام زور نیست.
وقتی این حرفای بی مسما رو واسم می زدن اگع می گفتم پس من اسلام رو نمی خوام می زدن تو دهنم.

البته یه چیز دیگه ای هم اینجا می مونه که گفتنش خیلی مهمه.
اینکه الان دوره آخر الزمونه.
دوره آخر الزمون زمانیه که داشتن ایمان مثل داشتن موم تو دست می مونه.
اگه یکی بخواد آدم باشه اینقدر مسخرش می کنن که اصلا از خونه بیرون نمی تونه بره.

یه داستانی یادم اومد که دوست دارم واست بگم.
می گن یکی بود که خیلی دوست داشت امام زمان رو ببینه.اینقدر چله نشینی کرد.اینقدر مسجد رفت.
تا اینکه بالاخره خواب دید بهش گفتن که امام زمان (ع) تو یه خونه ایه.
میره پیشش و میبینه امام زمان (ع) نشسته و یه زن هم اونجا بوده.
امام زمان (ع) بهش میگه که باید کاری کنید که ما بیایم پیشتون.
این زن در زمان کی از شاهان پهلوی زندگی می کرده که شاه اجازه حجاب داشتن رو نمی داده.
این زن هم به خاطر حفظ حجابش همیشه تو خونه بوده.
و الان که فوت کرده من اومدم واسه تشییعش.

البته داستان رو خیلی قبل خونده بودم.و نمی دونم کاملا درست گفتم یا نه.
ولی این مهمه که مطلب اخلاقیش رو بگیریم.
مرسی.خیلی زیبا و آموزنده نوشتی.
خیلی خوشم اومد.خیلی.
مرسی

شکوفه بهشتی
(blossom)

[ بدون نام ] چهارشنبه 26 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 23:59

سلام
مطلب خیلی خوبی بود
اما به قول خودت طولانی
ولی من خوندمش
من هم فرا رسیدن ایام عزاداری امام حسین را به شما و تمام دوستان
تسلیت می نمایم.
موفق باشی
kimia

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 27 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 00:00

با سلام خدمت اقا سعید

مطلب زیبا و اموزنده ای بود بازم از این مطالب بنویس.

(armusa61) **آوای قو**

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 27 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 00:02

سلام دوست عزیز .....

مطلب جالبی بود ......

حرفای قشنگی زدی ....

خیلی از آدما همینطورن که میگی ....

خیلی هاشون هم نه .......

من خودم رو میگم ....

همیشه از اینکه نمیتونم اونطور که باید برا حسینم کریه کنم عذاب میکشم ....

آخه بچه که بودیم این چیزارو بهتر درک میکریم......

میدونی چطور .... ؟ ....

چون هنوز نه حسین رو در عاشورا میشناختیم نه از اون پسر و دخترایی که در روز عاشورا اون کارارو میکنن ...

فقط بغل پدر و مادرمون بودیم و همینجور بی هدف سینه میزدیم

شاید تو اون روزا حسین یه نیم نگاهی بهمون میکرد .....

اما دیگه واسه کارهای زشتمون لعنتمون نمیکرد ....

ای کاش این محرم من فقط یه بچه بودم و فقط بغل مادرم برا حسین شهید سینه میزدم ...

همین ......

Mr.Lover

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 27 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 00:03

سلام.......
امیدوارم حالتون خوب باشه.............
واقعا از این مطلبی که نوشتید لذت بردیم...........
خوشحالم که میبینم هنوز جونای ما یاد و خاطر ائمه رو فراموش نکردن.............
واقعا که جونای ما......................
خیلی زیبا بدو........واقعا خوشحال شدم
از طرف

یاس کبود


و

جادوی مهتاب

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 27 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 00:05

رز سفید جان سلام...
می بخشید دیر برات می نویسم...
راستشو بخواین من همون اول مطلبتو خوندم ولی نظر ندادم..
می دونی...
یه جای مطلبت می لنگه....
تو بایست می نوشتی بعضی از دختر ها و بعضی از پسرها....
راستش به من بر خورد...
من که کوچیکه همه هستم ولی اون دوستای محجبه ای ک من میشناسم یا اون داداشای دینی خوبم اصلاً این وصله ها بهشون سازگار نیس...
شما بایست می نوشتی بعضی از....
اگه با بعضی از افراد باشی من باهات موافقم ولی اگه بخوای با همه باشی من یکی که دیکه....

سید جون براون دعا کن...اون دنیا شفیع ما باش....

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 27 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 00:07

یادم رفت لینک بدم...
تنو خدا دس وردار...
مردم تا امتحانام تموم بیس...
لک هل...امتحان چنه؟
میثاق

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 27 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 00:10

هو الحق


من می خواستم بگم که منظور من از نوشتن این مطلب خدای نکرده توهین به هیچ کس نیست.
چون مطمئن هستم که بچه های دزفولی علی الخصوص بچه های دزفول نت همه بچه های پاک و بی الایشی هستند.
این برداشت من از جامعه ای بود که الا در اون هستیم واین متاسفانه یک حقیقت انکار ناپذیره ، و متاسفانه و باز هم متاسفانه در دزفول هم رو به افزایش هست.
در مورد این موضوع بعدآ به طور مفصل تر مطلب می نویسم.

در پاین اگه کسی از نوشته من ناراحت شده من واقعآ شرمندم و مطمئن باشید که منظور من خدای نکرده هرگز شماها خواهرها و برادرهام نبودید.

التماس دعا

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 27 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 00:12

salam
khasteh nabashi
merc az rahnamaye hay khobeton
midony man baladam che jory ax bezaram to vebam
moshkel man ine ke ax khob nadaram
hala say mikonam sar forst ax pida konam va bezaram
dar har sourat mamnon
جادوی مهتاب

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 27 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 00:14

آرزوی موفقیت برای شما دوست عزیز دارم و این ایام حسینی را نیز به شما تسلیت می گویم

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 27 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 00:14

سلام
الحق بود و خیلی جالب هر چند طولانی بود ولی می ارزید
موفق باشی:fatina

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 27 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 00:15

بله اونی که منو هم هک کرده بود یا همین ایدی بالا اومده بود.

موفق باشید

آنجلینا

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 27 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 00:15

سلام

و به قول خودت درود

مرسی از بابت همه چی

وبلاگت خیلی پربار شده

امیدوارم همینجور پیشرفت کنی نه تنها در وبلاگ نویسی در تمام مراحل زندگیت

عزاداری هات قبول و اجرت با اباعبدالله

هندا1000

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد